مولوی ، شمس و تلفن همراه
مولوی ، شمس و تلفن همراه
یکی از اساتید بزرگوار ، اخیراً فرموده بودند ، ای بسا شمس ساخته ذهن مولانا باشد. یا شاید مانند رستمی بوده که فردوسی ساخته و پرداخته. البته ایشان در صدد نفی حکایت عرفی و تاریخی شمس و مولانا نیستند و در ادامه گفته اند : اینهم نگاه دیگری از زاویه ای دیگر به حکایت شمس و مولاناست.
این هم نکته قابل تاملی است.
لا اقل پاسخ معقولی به یکی از ابهامات یا سوالات بنده است .
سوال : آیا اگر نزد مولوی و یارش (شمس) ، گوشی همراه (موبایل) بُدی ، ممکن بود اینهمه شهد و شکر از سخنش بیرون بُدی.
نگاه متفاوت ایشان ، پاسخ روشنی به سوال بنده است. از گفته ایشان یافتم که زیبایی کار در همان دوری بوده . چه بسا شمسی در کار نبوده و شمس ، ساخته ذهن مولوی برای شعله ور کردن عشقش بوده و بهانه ای بوده برای سرودن آن همه نکته های عاشقانه ، اخلاقی و زیبا.
حتی اگر شمس فیزیکی هم وجود داشته اگر تلفن همراه بود به کارش نمی آمد .
ظاهراً حرف زدن با شمس بیرونی برایش خیلی مهم نبوده یا اگر بوده سخن گفتن با شمس درونی اش مهم تر بوده .
نتیجه اینکه موبایل و استفاده از چت تصویری می توانسته مشکل دوری فیزیکی شمس را حل کند ، لکن درد مولانا درد عشق و درد دیدار با یار حقیقی بوده که تجلی او را در شمس می دیده نه صرفاً دیدن یا ندیدن شمس فیزیکی .
لذا می توان گفت شمس برساخته مولوی بوده تا بتواند بین خودش و او گفتگو برقرار کند . یک گفتمان دائمی و همراه .
احدی
کلمات کلیدی :
» نظر