سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شب قدر و بیگ بنگ

شب قدر و بیگ بنگ

سوره فجر
وَالْفَجْرِ .  وَلَیَالٍ عَشْرٍ .  وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ .  وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ .  هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ .

در آیه پنجم فرموده آیا در این ، نیاز به سوگند دیگری برای خردمند هست؟
(به بیان دیگر، این سوگند بزرگی است. چه سوگندی از این بالاتر؟)


قرآن کریم کتاب فلسفه ، فیزیک ، بیولوژی ، اخترفیزیک و ... نیست ، کتاب هدایت است و آیات کریمه اش به خوبی معرف خودش هست . اسامی متعددی به خودش نسبت داده که هر یک بیانگر وجهی از آن کتاب شریف هدایت است . لکن شاید این بحث زمینه ای شود برای تدبر در قرآن کریم با نگاهی متفاوت.

فجر ریشه انفجار است.
نام دیگر بیگ بنگ ، انفجار بزرگ است.
انفجار بزرگ ، سرمنشاء کل هستی یا یونیورس ماست.

ما از دیگر یونیورس ها در دیگر مکان های عالم نه اطلاع داریم و نه فعلاً با ابزارهای موجود امکان کسب اطلاع هست. منظور از کل هستی ، فعلا تا آخرین آدرس کیهانی است یعنی یونیورس فعلی ما.

امواج کیهانی نشان داده اند ، از انفجار بزرگ تا پیدایش ستاره ها در کهکشان ها ، بین 300 تا 400 میلیون سال طول کشید.
در این مدت ، یونیورس خاموش بود ، هیچ نوری نبود . شب بود . لیل
اگر از آغاز پیدایش یونیورس (انفجار بزرگ) تا به حال که 13.8 میلیارد سال است را یک سال فرض کنیم. هستی به مدت 10 شبانه روز زمینی تاریک بوده . وَلَیَالٍ عَشْرٍ

ذرات هستی با ساختاری که اکنون هست یعنی بصورت ذرات اتمی یا مولکولی نبودند . فقط غبار کثیری از ماده و ضد ماده بود . ماده بر ضد ماده فائق آمد و ماندگار شد. به عبارتی از ستیز دوگانگی "ماده و ضد ماده" ، یگانگی "ماده" بدون ساختار اتمی ماندگار شد. وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ

دوگانگی و یگانگی را می توان انرژی اولیه و تبدیل آن به توده گازی شکل اولیه ی ماده در نقطه آغازین خلقت و سپس تبدیل آن توده گازی به ماده با ساختار اتمی و تبدیل مجدد بخشی از ماده به انرژی  پس از سپری شدن دوره تاریکی و پدیدار شدن نور نیز تلقی کرد. (انرژی ، ماده ، ماده و انرژی)


به تدریج ستارگان به دلیل وجود نیروی گرانش یکی پس از دیگری در میان توده های غبار کهکشانی شکل گرفتند و شروع به نور افشانی کردند و روشنایی جهان را فرا گرفت. به عبارتی تاریکی شب سپری شد . وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ

در متن فوق به غبار (دود) اشاره شد که در آیه 11 فصلت به آن اشاره شده : ثُمَّ اسْتَوَى? إِلَى السَّمَاءِ وَهِیَ دُخَانٌ ... (فصلت 11) . البته بعید نیست آیات 10 و 11 و 12 سوره ی فصلت جابجا شده باشند. احتمالاً ترتیب آیات را با هیات بطلمیوسی منطبق کرده اند.


إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ?1? وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ?2? لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ?3? تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ?4? سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ?5?

چرا قرآن کریم شب را به عنوان زمان قدر مشخص فرموده؟ چرا نفرموده روز قدر؟
شب و روز کره زمین ناشی از چرخش وضعی زمین به دور خودش می باشد، مگر شب چیزی غیر از نبود نور خورشید است؟ البته که شب نماد سکوت و آرامش است و سکوت هم کاتالیزور ارتباط با خداوند . ربط قدر با شب در چیست؟
24 ساعت زمان لازم است تا تمام نصف النهارهای فرضی زمین یک شب کامل را سپری کنند. اولین سوالی که پیش می آید ، کدام نصف النهار از کره زمین معیار نزول قرآن در شب بوده؟ اگر چه گرامیداشت شب قدر و تکرار آن مانند همه شعائر دینی که تکرارشان اهمیت دارد، در ماندگاری دین موثر بوده ولی به نظرم مقصود از شب قدر ، شب یا سایه ی کره زمین نیست.

برخی گفته اند قرآن کریم ابتدا یک باره به پیامبر نازل شد ، سپس بطور تدریجی با اقتضای زمان آیات نازل شدند.
به نظر می رسد نزول یکباره ی آن در بدو آفرینش بوده . شاید برخی بگویند با این حساب تمام اتفاقات عالم جبری خواهد بود.
آگاهی خداوند از اتفاقات آینده به معنی جبری بودن آنها نیست. بلکه به معنی پیش بینی دقیق او از اتفاقات است.
مثال آن امروزه در علوم مختلف جزو بدیهیات است.
مثلا یک شیمیدان به روشنی می داند تحت شرایط مشخصی، نتیجه یک واکنش شیمیایی چه خواهد شد. یک ریاضی دان می داند، مشتق یا انتگرال یک تابع چه تابعی خواهد شد، اگر کمی پیچیده باشد فقط ممکن است زمان بیشتری برای پاسخ نیاز داشته باشد. یک اختر شناس روش محاسبه جرم یک سیاره را می داند. او می داند پس از نورافشانی یک ابرنواختر چه اتفاقاتی رخ می دهد.
یک اقتصاددان رابطه عرضه و تقاضا ، سود و زیان ، تورم و .... را می داند . او محاسن و مزایا و نتایج یک برنامه اقتصادی خرد و کلان را می تواند در یک جامعه ای که پارامترهای اقتصادی اش را از قبل بررسی کرده پیش بینی کند.

اگر گاهی پیش بینی های دانشمندان اشتباه از آب در می آید ، یا از برخی پارامترهای تاثیر گذار غافل مانده اند یا به علت دانش ناکافی ، عوامل و پارامترهای دیگری را پیش بینی نکرده اند.
یک جامعه شناس قوی می تواند واکنش جامعه در برابر برنامه ها یا حوادث اجتماعی را پیش بینی کند.
یک روانشناس عکس العمل اشخاص را می تواند پیش بینی کند و الی آخر ...

حالا علم ناقص و اندک بشر را مقایسه کنید با علم بی انتهای آفریننده هستی بخش.

قرآن کریم از همان بدو خلقت (شب قدر) نازل شد. به چیزی یا کسی که ما مفهوم آنرا به درستی نمی دانیم. حالا اسمش هر چه می خواهد باشد. لوح محفوظ یا فرشته وحی . نمی دانیم. هر چه بود قرن 7 میلادی به قلب (مغز) حضرت محمد (ص) به تدریج وارد شد.
دانشمندان می گویند ، اندازه جرم هستی و حتی حجم و سرعت شتابدار انبساط عالم در همان بدو خلقت یونیورس مشخص شد. این اندازه ها یا مقدارها در شب قدر مشخص شدند.
چنانچه ابتدای بحث اشاره شد، انفجار بزرگ در تاریکی مطلق اتفاق افتاد و گفتیم که پس از ده شب زمینی یعنی بین 300 تا 400 میلیون سال بعد ستارگان پدید آمدند.

یا آیه اول اشاره به قرآن کریم است که در آن شب (تاریکی) نازل شد یا اشاره به نقطه بیگ بنگ است که آنهم در تاریکی پدید آمد.
شب های کره زمین نسبت به حتی منظومه شمسی به قدری بی اهمیت و نسبت به کهکشان ما آنقدر ناچیز و نسبت به یونیورس (هستی ئی که ما فعلا شناخته ایم) آنقدر پشیز است که بعید است آیه "وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ" در شان شب یا سایه کره زمین باشد.
چنانچه عرض کردم آن تاریکی (لیل) چندصد میلیون سال طول کشید . شبی بسیار طولانی و مهم . "لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ " چنانچه واضح است " أَلْفِ" کنایه از عظمت و بزرگی در ادبیات قرآنی و ادبیات عامه است . بدیهی است قرآن به زبان همان عرب جاهلی نازل شده ولی با رعایت اخلاق و زیبایی در تکلم و احتراز از بی ادبی های متداولی که در هر زبانی وجود دارد.

در همان تاریکی ، ملائکه و روح را نیز جهت انجام امور محوله در نظام هستی فرود آورد. در قرآن ، به دلیل محدویتی که در لغات عربی آنزمان وجود داشت طبیعتاً برخی کلمات حامل معانی متعددی هستند . لذا مقصود از ملائکه و روح صرفاً ملکه وحی یا روح متداول نیست. برخی گفته اند ، مقصود از ملائکه در نظام آفرینش نیروها و قوانین موجود در خلقت هستند.

برخی گفته اند مقصود از چهار مَلکی که گفته شده حامل عرش خدا هستند همان نیروهای چهارگانه هستند. فیزیکدان ها می گویند اگر هر یک از نیروهای چهارگانه عالم فقط یک میلیونیوم کمتر از اندازه ای که دارند کمتر یا بیشتر بودند به هیچ وجه هستی شکل نمی گرفت. نیروهای چهارگانه هستی عبارتند از : نیروی قوی و ضعیف هسته ای ، نیروی گرانش ، نیروی الکترومغناطیس

سلام بر آن شب با عظمت قدر تا طلوع فجرش . مقصود از "مَطْلَعِ الْفَجْرِ" طلعلع نور ستاره های کهکشان هاست که پس از چندصد میلیون سال از انفجار بزرگ پدید آمد.

یکی دیگر از نام های آن شب با عظمت ، "لَیْلَةٍ مُّبَارَکَةٍ" است . (دخان 3)

انشاء الله ادامه بحث در فرصت های بعد


» نظر