سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کتاب مقدس، نظریات علمی جدید و موضوع فرگشت

به نام خدا


کتاب مقدس، نظریات علمی جدید و موضوع فرگشت


از دیدگاه بنیاد گراهای اسلامی بین آیات قرآن کریم و نظریات علمی به ویژه نظریات داروین که موضوع بحث ماست، سنخیتی وجود ندارد. 


از آنجائیکه پیش فرض یک محقق دیندار، هنگام تحقیق در متن کتاب مقدس به ویژه قرآن کریم، مبتنی بر الهی بودن و عاری از خطا و اشتباه بودن آن است، هر نوع عدم انطباق را ، نادرستی فهم خویش تلقی کرده و تمام تلاش خود را بکار می گیرد تا به زعم خود منطقی ترین نتیجه که به مقصود و منظور گوینده نزدیک باشد را بیاید. شرح و تفصیل آیات، با این نوع نگرش به کتاب مقدس می تواند یکی از علل پدیدآمدن تفاسیر متعدد باشد.

 

قبلا در مقاله "قرآن کریم و مفهوم بالا" آورده بودم که : تا پیش از کوپرنیک (قرن 16میلادی) بنا به دید ظاهری، قدما اعتقاد داشتند، زمین مرکز عالم است. در قرن 17 ، کپلر، نظریه خورشید مرکزیِ کوپرنیک را با فرمول های ریاضی اثبات کرد. بدیهی است این نظریه در خصوص منظومه شمسی بود و از منظر اختر فیزیک (علم جدید)، عالم یا یونیورس تعریف دیگری دارد. 

امروزه موضوع زمین مرکزی در منظومه شمسی به قدری مضحک است که حتی یک دانش آموز ابتدایی هم با ارائه شواهد و دلایل کافی آنرا رد می کند.


موضوع علم هیأت، در قدیم، چنین مباحثی بوده و تا پیش از قرن 16م مبنای این علم، نظریات بطلمیوس یونانی بوده. ده ها آیه در قرآن کریم وجود دارد که در باره آسمان صحبت فرموده. اگر به تمام تفاسیر قرآن کریم تا پیش از قرن 17م مراجعه شود، در تفسیر اینگونه آیات، به همان دید ظاهری از آسمان اکتفا نموده و بر اساس هیات بطلمیوسی ، آیات قرآن را تفسیر کرده اند.


پس از قرن 17م مفسرین، اینگونه آیات را بر اساس نظریه خورشید مرکزی و در عصر فضا، مفسرین جدید، اینگونه آیات را بر اساس علم اخترفیزیک (جدید) تفسیر کرده اند. البته جای تعجب نیست. به عنوان مثال به دو آیه زیر توجه کنید. هر دو آیه با هر سه نظریه، یعنی : 

هم با نظریه کهن "زمین مرکزی" (هیات بطلمیوسی). هم با نظریه "خورشید مرکزی" و هم با علم اختر فیزیک که شناخت مرزهای عالم را تا میلیاردها سال نوری پیش برده و از لحاظ قدمت تا 13.8 میلیارد سال به عقب رفته، قابل انطباق هستند.


وَهُوَ الَّذِی خَلَقَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ . و اوست آن کسى که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورد. همه در مدارى [معین] شناورند(انبیاء33)

لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ . نه خورشید را سِزَد که به ماه رسد، و نه شب بر روز پیشى جوید، و هر کدام در سپهرى شناورند.(یس40)


مقصود از "یسبحون" :

طبق نظریه زمین مرکزی، می تواند حرکت ظاهری خورشید به دور زمین باشد.

طبق نظریه خورشید مرکزی، می تواند حرکت وضعی خورشید به دور خودش باشد.

طبق اخترفیزیک جدید، می تواند حرکت انتقالی خورشید به دور مرکز کهکشان باشد.


این تنها یک مثال از انواع تفاسیری بوده که مفسرین تلاش کرده اند، آیات قرآن را مطابق علوم روز تطبیق دهند.


نظریه فرگشت داروین از جمله نظریاتی است که اثبات آن مستلزم تحقیقات گسترده مکانی و زمانی بوده و می باشد. بسیاری از خلاء های علمی این نظریه پس از فوت داروین پر شده است. تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد.

گرچه تمام خلاء های آن پر نشده ولی از جمله عوامل مؤثر در تکمیل این نظریه مهم، که پس از فوت داروین به مدد او آمدند، عبارتند از:

1-کشف و یافتن تعدادی فسیل های مهم که برخی گسست های موجود در نظریه درخت گونه ها را پر کرده اند. اینگونه تحقیقات همچنان ادامه دارند.

2-تعیین عمر زمین که 4،5 میلیارد سال برآورد شده.  این کشف کمک زیادی به تکمیل نظریه فرگشت کرد، چرا که پدید آمدن میلیون ها گونه جاندار، مستلزم صدها میلیون سال زمان برای حیات زمینی است.

3-کشف DNA  و پیشرفت های علم ژنتیک.

4-آزمایش های متعدد توسط بیولوژیست ها، در جهت رفع ابهاماتی که برای خود داروین هم سوال بوده است.


تاریخ علم نشان می دهد که هر نظریه ای تا قبل از اینکه بطور کامل اثبات شود، مخالفانی بین دانشمندان همان رشته علمی داشته است. غیر از اندک کسانی که ممکن است بخاطر حسادت یا رقابت علمی، با نظریات جدید مخالفت کنند، عمدتاً، بر اساس دلایل و مستندات علمی همان رشته مخالفت خود را اعلان می کنند.


برخی دینداران، بدون اطلاع دقیق از مبانی و ریشه های یک نظریه، صرفاً به خاطر مغایرت ظاهری با آیات کتاب مقدس، از دلایل علمی مخالفان نظریه، استفاده می کنند و آن را رد یا نفی می کنند. در حالیکه نزاع بین موافقان و مخالفان هر نظریه علمی، امری طبیعی است تا اینکه در نهایت آن نظریه یا اثبات شود یا کاملاً رد شود.

ورود به نزاع آنها بدون اطلاعات تخصصی، کار دینداران نیست، مگر اینکه در آن رشته علمی تخصص کافی داشته باشند.


در چنین مواردی باید جانب احتیاط را گرفت. دینمدارانی که نظریه فرگشت را با استناد به آیات قرآن کریم رد می کنند، آیا فکر کرده اند اگر در آینده تمام مستندات برای اثبات کامل این نظریه فراهم شود و با تحقیقات وسیع تر، تمام گسست های درختِ گونه ها، پر شود و روزی برسد که تمام بیولوژیست ها، آنرا بپذیرند، در نهایت چه جوابی برای ادعای مخالفت خود خواهند داشت؟

 

در آینده خواهیم گفت که متن کتاب مقدس انعطاف پذیر است. همانطوریکه علیرغم 10 قرن تصور اشتباه مسلمانان مبنی بر گردش خورشید به دور زمین، قرآن در هیچ آیه ای مشخصاً به چنین مطلبی اشاره نفرموده. بنابراین نمی توان بر اساس ظاهر آیات قرآن کریم در خصوص داستان خلقت آدم، نظریه فرگشت را رد یا نفی کرد.

به نظر می رسد بهتر است دینداران تا نهایی شدن اثبات یا نفی کامل آن سکوت اختیار کنند.

اگر قرآن کریم به کروی بودن زمین و گردش آن به دور خورشید مستقیماً اشاره می کرد، غیر ممکن بود کسی به اسلام ایمان بیاورد. زیرا پذیرش چنین موضوعی برای مردم 1400 سال پیش، غیر قابل باور بود و یقیناً پیامبر (ص) را دیوانه قلمداد کرده و او را تمسخر می کردند، چنانچه در برخی موارد چنین می کردند.

 

ادامه دارد ...

 


» نظر