به نام خدا
کلیات
موضوع مقاله : واقعه
تعریف واقعه : واقعه، حادثه ای است که منجر به دگرگونی هستی می شود و قبل از قیامت و برپایی روز حساب رخ خواهد بود.
هدف مقاله : طرح دلایل مختلف در تعیین محدوده و فضای واقعه.
در ادامه : یکی از علت های احتمالی واقعه را شرح خواهیم داد.
تعریف چند اصطلاح
یونیورس : جهان یا مجموعه دو تریلیون کهکشان
هستی : وجود، علی الحساب تا نتیجه موضوع حدودش نامشخص است.
نکته مهم: قبل از هر توضیحی لازم می دانم تاکید کنم که تعیین محدوده و محل برای "واقعه" بر اساس استنباطات این حقیر از ساختار کیهان و قوانین و نظامات مربوط به آن مطابق علم اختر فیزیک است. اما با توجه به نارسایی علم در تشریح امر و فعل خداوند متعال، تفسیر دقیقی از اینگونه آیات، بر مبنای علم نمی توان ارائه داد.
برای درک بهتر از نارسایی تحلیل های علمی، به مقاله "خداشناسی و شناخت علمی" مراجعه کنید.
إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ . آن واقعه چون وقوع یابد(1) . لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ . [که] در وقوعِ آن دروغى نیست(2). خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ . پست کننده [و] بالابرنده است.(سوره واقعه3)
فَیَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ . پس آن روز است که واقعه وقوع یابد.(حاقه15)
بخش اول : دلایلی که نشان می دهند احتمالاً، محدوده و فضای واقعه، منظومه شمسی است.
قبل از ذکر دلایل، لازم است چند آیه زیر را مرور می کنیم:
الف - هنگام واقعه، انسان هایی که زنده اند، روی کره زمین شاهد آن خواهند بود.
وَقَالَ الْإِنسَانُ مَا لَهَا . و انسان گوید چه شده است؟ (زلزله3)
ب - آیه زیر از کَأَنَّهُمْ استفاده کرده. اگرهم مقصودش از مدت واقعه یک شبانه روز باشد، اشاره به مدت تاثیرات شگرف و قوی آن است.
کَأَنَّهُمْ یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّةً أَوْ ضُحَاهَا . زمانی که آن را مى بینند، گویى که آنان جز شبى یا روزى درنگ نکرده اند.(نازعات46)
ج – با توجه به قدمت 200،000 ساله حیات بشر (خردمند)، زمان واقعه، نمی تواند میلیون ها سال دیگر باشد.
یَسْأَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَکُونُ قَرِیبًا . مردم از تو در باره زمان [واقعه] می پرسند، بگو: علم آن فقط نزد خداست. و چه مى دانى؟ شاید نزدیک باشد (احزاب63)
و اما دلایل :
با دلایل زیر مشخص خواهد شد که احتمالاً "واقعه" ، پایان عمر جهان(یونیورس) نیست. بلکه یک مرگ زود هنگام و غیر طبیعی برای منظومه شمسی است.
1. اگر قرار باشد، فضای واقعه، فراتر از منظومه شمسی و حداقل کهکشان راه شیری باشد و حدود 200 تا 400 میلیارد ستاره ی آن، همزمان و در آن واحد تیره یا محو شوند، بنا به فاصله های متفاوتی که از ما دارند و با توجه به محدودیت سرعت نور، دیدن و مشاهده این پدیده از 4.5 سال دیگر شروع و تا 75000 سال بعدش خاتمه خواهد یافت. چنین مدتی با آیات فوق سازگار نیست.
2. به خاطر داشته باشید این مدت فقط برای کهکشان راه شیری است. اگر چنین واقعه ای برای کل جهان رخ بدهد با وجود حدود دو تریلیون کهکشانی که تا کنون تقریب زده شده ، مشاهده واقعه، میلیاردها سال طول می کشد. این مدت با آیات فوق سازگار نیست.
3. خورشید هم یک ستاره است. چنانچه هر اتفاقی برای ستارگان کهکشان رخ بدهد به تَبَع آنها خورشید هم باید چنان بشود. در حالیکه در آیات مربوطه برای خورشید کُوِّرَتْ بکار برده شده، برای نجوم و کواکب از کلمات کَدَرَتْ ، طُمِسَتْ و تَثَرَتْ استفاده شده است.
4. هر گونه تغییر، مثل کُوِّرَتْ در خورشید پس از 8 و نیم دقیقه از روی زمین قابل مشاهده است. این عدم همزمانی آنهم با اختلاف زیاد بین خورشید و ستارگان، برای مشاهده ی واقعه از کره زمین با آیات فوق سازگار نیست.
5. اگر فرض کنیم این واقعه عظیم در روند طبیعیِ عمر خورشید اتفاق بیافتد، زمان تبدیل شدن خورشید به غول قرمز ، حدود هفت میلیارد سال دیگر خواهد بود. چنین زمانی با آیات فوق سازگار نیست.
6. اگر فرض کنیم زمان واقعه هفت میلیارد سال دیگر باشد، از شروع پدیده ی غول قرمز تا انتهای فرآیندش، ده ها میلیون سال طول می کشد. این مدت با آیات فوق سازگار نیست.
7. با مطالعه یونیورس و نظام دقیقی که بر آن حاکم است، بهم ریختن کل این سیستم بسیار بسیار بزرگ به خاطر کره بسیار بسیار کوچک و قلیل زمین، بعید به نظر می رسد.
8. شاید بتوان آیه زیر را دلیلی بر خلقت موجودات برتر نسبت به انسان، در سیارات منظومه های دیگر دانست. بکار بردن کلمه "کثیر" در آیه70 اسراء به جای "کلّ" (همه) بسیار قابل تامل است.
وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى? کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا . و به راستى ما فرزندان آدم را گرامى داشتیم و آنان را در خشکى و دریا [بر مرکبها] برنشاندیم و از چیزهاى پاکیزه به ایشان روزى دادیم و آنها را بر بسیارى از آفریده هاى خود برترى آشکار دادیم(اسراء70)
لذا به نظر نمی رسد خداوند متعال کل یونیورس را فقط برای کره زمین و بشر خلق کرده باشد که در "واقعه" همه را دگرگون کند.
9. حدود 13.8 میلیارد سال از انبساط جهان می گذرد و همچنان ادامه دارد. قطعاً و یقیناً هدف مهمی در این فرآیند شگفت آور و محیرالعقول وجود دارد.
وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَیْنَهُمَا بَاطِلًا ذَ?لِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا ...و آسمان و زمین و آنچه را که میان این دو است به باطل نیافریدیم، این گمان کسانى است که حق را پوشیده اند ... (ص27)
آنچه که خداوند آنرا لهو و لعب نامیده است در تعامل انسان با زندگی دنیوی است نه خلقت آسمان ها و زمین. رجوع به آیات 32 انعام، 64 عنکبوت، 36 محمد و 20 حدید. لذا ویرانی کل این نظامِ هدفمند - که هنوز ده ها میلیارد سال از طی زمان و مسیر انبساطش باقی مانده – در واقعه، بعید است.
10. در سال 1998 دانشمندان متوجه شدند جهان با سرعت فزاینده (شتاب مثبت) در حال انبساط است.سه فرضیه برای پایان عمر جهان مطرح است یکی از آنها با آیه 104 سوره انبیاء منطبق است. ده ها میلیارد سال دیگر زمان لازم است تا انبساط جهان متوقف و سپس در جهت معکوس به نقطه آغاز برگردد.
یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاءَ کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ . روزى [زمانی] که آسمان را همچون در پیچیدن صفحه نامه ها در مى پیچیم همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم دوباره آن را بازمى گردانیم وعده اى است بر عهده ما که ما انجام دهنده آنیم(انبیاء104)
با توجه به آیه فوق, "واقعه" رخدادی جدا از پایان عمر یونیورس است.
بخش دوم: آیا ممکن است یک سیاره غول پیکر یا یک سیاهچاله، زمین و ماه را ببلعد؟
ده ها میلیارد سیاره سرگردان کوچک و بزرگ در کهکشان ما وجود دارند که از منظومه ها یشان جدا شده اند. جرم برخی شان پنج و نیم برابر جرم سیاره مشتری است. جرم مشتری 318 برابر جرم زمین است. همچنین ده ها میلیون سیاهچاله سرگردان در کهکشان راه شیری وجود دارد که جر مشان چندین برابر خورشید است.
آیا ممکن است آیات زیر در ارتباط با همین مسئله باشند؟
پس از نزدیک شدن یک جرم سرگردان به منظومه شمسی و یا به هر دلیل انحراف سیاره مشتری از مدارش، اتفاقات عظیم و شگفت آوری درون منظومه رخ خواهد داد. ما فرض می کنیم نام این جرم ویران کننده قارعه باشد. قبل از هر چیز، ذکر این نکته ضروری است که هیچ جرمی در فضا حرکت مستقیم الخط نداشته و به دلیل نیروی گرانش، حرکت تمام اجرام آسمانی در فضا به صورت منحنی است.
تصور کنید که قارعه در نزدیکی های منظومه شمسی در حرکت بوده و تحت تاثیر نیروی گرانش خورشید، به سمت منظومه شمسی تغییر مسیر داده و وارد آن شده و پس از چندین سال به نزدیکی خورشید رسیده است. هر چه به خورشید نزدیکتر می شود انحنای مسیرش به سمت آن بیشتر می شود.
چنین اتفاقی از سه حالت زیر خارج نیست:
· یا در یک مسیر منحنی به خورشید برخورد می کند و جذب خورشید می شود.
· یا در یک مسیر منحنی سهمی شکل یا هذلولی شکل از کنار خورشید عبور کرده و دور می شود.
· یا در یک مسیر منحنی بیضوی شکل در دام گرانش خورشید می افتد و پس از چند دور حلزونی جذب خورشید می شود.
در هر سه حالت فوق به خاطر تغییر برآیند گرانش قارعه و خورشید، تمام سیارات منظومه به ویژه سیارات نزدیک خورشید تحت تاثیر قرار خواهند گرفت.
حوادثی که با ورود قارعه رخ می دهند:
نکته : شماره گذاری حوادث زیر به معنی ترتیب زمانی دقیق آنها نیست.
1. هنگام عبور از کنار خورشید، به دلیل نیروی گرانش، جو قسمتی از خورشید را به شدت تحت تاثیر قرار داده و آنرا آشفته و متلاطم می کند.
إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ . آن گاه که خورشید بهم پیچیده شود (تکویر1)
2. قارعه پس از عبور از کنار خورشید و تغییر مسیر به سمت زمین، به دلیل جرم زیادش، و نیروی گرانش بالا، زمین و قمرش از مسیر همیشگی منحرف و به سمت قارعه تغییر مسیر می دهند. ماه از زمین جدا و به سمت قارعه که در راستای تقریبی خورشید است حرکت می کند.
وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ . و خورشید و ماه [به هم] نزدیک شوند (سوره قیامت9)
3. چنانچه عرض شد هیچکدام از این حرکت ها مستقیم الخط نیست. زمین و ماه و قارعه در حال نزدیک شدن به همدیگر هستند. ماه که به قارعه نزدیکتر شده، تحت تاثیر گرانش، قسمت هایی از سطحش که روبه قارعه است شروع به جداشدن می کند. این عمل مرتب در حال افزایش است تا اینکه ماه متلاشی شود.
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانشَقَّ الْقَمَرُ . زمان [واقعه] فرا رسید و ماه متلاشی شد (سوره قمر1)
4. نهایتاً قطعات خرد و ریز شده ی ماه به درون قارعه فرو ریخته و ماه درون آن محو می شود.
وَخَسَفَ الْقَمَرُ . و ماه ناپدید شود (سوره قیامت8)
5. قارعه ماه را بلعیده و همچنان به سمت زمین و زمین هم به سمت او پیش می روند. نیروی گرانش آن، در جو زمین تغییرات شدیدی ایجاد کرده و موجب اختلال در رویت ستارگان می شود. از دید زمینیان، برخی ستارگان کدر و برخی محو می شوند .
وَإِذَا النُّجُومُ انکَدَرَتْ . و آنگاه که ستارگان تیره شوند (تکویر2)
فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ . پس آنگاه که ستارگان محو شوند (مرسلات8)
6. قارعه روی دیگر سیارات منظومه شمسی اثر گذاشته و آنها را نیز از مدارشان خارج و پراکنده می کند.
وَإِذَا الْکَوَاکِبُ انتَثَرَتْ . و آنگاه که اختران پراکنده شوند (انفطار2)
7. زمین و قارعه همچنان به سمت همدیگر پبش می روند، صفحات پوسته زمین به لرزش و حرکت در می آیند.
إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ، آنگاه زمین با تکانهایی لرزانده شود (واقعه4)
إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا . آنگاه که زمین به لرزش لرزانیده شود (زلزله1)
8. واقعه به قدری هولناک است که نه فقط انسان، بلکه حیوانات هم وحشت زده می شوند.
وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ . و آنگاه [که از شدت ترس] شتران ماده وانهاده شوند (تکویر4)
وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ . و آنگاه که وحوش [از شدت ترس] کنار هم جمع شوند(تکویر5)
9. با نزدیک تر شدن زمین به قارعه، صفحات زمین از محل گسل ها جدا شده و مواد مذاب از زیر پوسته زمین بیرون می ریزد.
وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا . و زمین بارهاى سنگین خود را برون افکند (زلزله2)
10. بخش عظیمی از مواد مذاب وارد آب های اقیانو ها شده و آنها را به جوش می آورند.
وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ . و آنگاه دریاها جوشان گردند (تکویر6)
11. ادامه این روند موجب متلاشی شدن و روان شدن کوه ها می شود.
وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا . و کوه ها ریزه ریزه شوند (واقعه 5) . فَکَانَتْ هَبَاءً مُّنبَثًّا . و پاره هایی پراکنده گردند (واقعه6)
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ . و کوه ها مانند پشمِ زده شده رنگین شود.(قارعه5)
وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ . و آن گاه که کوه ها روان شوند (تکویر3)
12. به لحاظ تاثیر شدید جاذبه قارعه، کره زمین شبیه گلابی کشیده می شود. (شبیه سازی کامپیوتری برخورد یک سیاره غول پیکر و سیاره ای کوچک مانند زمین، ساخته شده و چنین وضعی را نشان می دهد)
وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ . و آن گاه که [کره] زمین کشیده شود (انشقاق3)
13. هنگامی که زمین به سمت گلابی شدن پیش می رود، اقیانوس ها، قطعات پوسته زمین و کوه ها از جای خود خارج می شوند.
وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ . و آن گاه که دریاها از جا برکنده گردند (انفطار3)
وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ . و آن گاه که کوه ها از جا کنده شوند (مرسلات10)
وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا . و کوهها [جمله] به حرکت درآیند (طور10)
وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ . و کوهها چون پشم زده گردد (معارج9)
وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُکَّتَا دَکَّةً وَاحِدَةً . و [صفحات پوسته] زمین و کوه ها از جاى خود برداشته شوند و با تکانی قطعه قطعه گردند (حاقه14)
یَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَکَانَتِ الْجِبَالُ کَثِیبًا مَهِیلًا . روزى که زمین و کوهها به لرزه درآیند و کوهها به سان ریگ روان گردند (مزمل14)
14. در این فرآیند جو زمین هم شکافته شده و از جا کنده می شود.
وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ . و آن گاه که آسمان [جو] بشکافد (مرسلات9)
إِذَا السَّمَاءُ انفَطَرَتْ . آن گاه که آسمان [جو] از هم بشکافد (انفطار1)
السَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ کَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا . آسمان از [بیم] آن [روز] در هم شکافد وعده او انجام یافتنى است (مزمل18)
إِذَا السَّمَاءُ انشَقَّتْ . آن گاه که آسمان [جو] از هم بشکافد (انشقاق1)
فَإِذَا انشَقَّتِ السَّمَاءُ فَکَانَتْ وَرْدَةً کَالدِّهَانِ . پس آن گاه که آسمان [جو] از هم شکافد و چون چرم گلگون گردد.(الرحمن37)
وَانشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِیَ یَوْمَئِذٍ وَاهِیَةٌ . و آسمان [جو] از هم بشکافد، و در آن روز است که آن از هم گسسته باشد (حاقه16)
یَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَیْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ . . روزى که زمین به غیر این زمین و آسمانها [به غیر این آسمانها] مبدل گردد و [مردم] در برابر خداى یگانه قهار ظاهر شوند(ابراهیم48)
البته به احتمال دیگر، مقصود آیه 48 سوره ابراهیم، عالم آخرت است که زمینش (منظور مکانش) و آسمانش مانند این دنیا نیست.
15. قطعات زمین، آب های اقیانوس ها، مواد مذاب و جو زمین بهم آمیخته و پراکنده شده اند و کشیدگی زمین افزایش می یابد. در این حال هسته زمین هم بیرون ریخته شده.
وَأَلْقَتْ مَا فِیهَا وَتَخَلَّتْ . و آنچه را که در آن است بیرون افکند و تُهى شود (انشقاق 4)
وَإِذَا السَّمَاءُ کُشِطَتْ . و آن گاه که آسمان [جو] از جا کنده شود (تکویر11)
یَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا . روزى که آسمان [جو] سخت در تب و تاب افتد (طور9)
یَوْمَ تَکُونُ السَّمَاءُ کَالْمُهْلِ . روزى که آسمان [جو] چون فلز گداخته شود (معارج8)
16. تمام این اتفاقات با برخوردهای وحشتناک و درهم کوبنده ی قارعه همراه است. میلیاردها انسان روی کره زمین، در همان مراحل اولیه، گروه گروه به کام مرگ می روند.
الْقَارِعَةُ . کوبنده (قارعه1) .
مَا الْقَارِعَةُ . چیست کوبنده؟(قارعه2)
وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ . و تو چه دانى که کوبنده چیست؟(قارعه3)
کَلَّا إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکًّا دَکًّا . نه چنان است، آن گاه که زمین، سخت در هم کوبیده شود،(فجر21)
حال اینکه قیامت و روز حساب بعد از واقعه باشد یا بعد از پایان عمر جهان. الله اعلم
اللَّهُ لَا إِلَ?هَ إِلَّا هُوَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلَى? یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا رَیْبَ فِیهِ وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِیثًا . خداوند کسى است که هیچ معبودى جز او نیست در روز قیامت که هیچ شکى در آن نیست شما را گرد خواهد آورد و راستگوتر از خدا در سخن کیست(نساء87)
احمدحسین احدی 12/9/96
تلگرام : @AhmadAhadi
کلمات کلیدی :
»
نظر